عاشقتم نگاری

منتظرم تا خانوم گُلم بیاد پیشم اگه نیاد مدیونش کردم.هر کدوم بخاطر اون یکی شاد باشه
 
 

تقدیم به:

نگار برزگر:

که پاره ای ست از صفای آبی آسمان

و صمیمانه است با حرف های دلم!

        و
امسال بهار، بی تو یعنی پائیز ...

(دلتنگی های یک متولد پاییز)

پاییز اگر آمده باشی،

برگها زرد شده اند دیگر،

از واهمه خشاخش آ؆ها که از شاخه جدا مانده اند.

پاییز اگر آمده باشی،

یادمانی از بهار نمی یابی،

که همه در گذر از عطشان تابستان سوخته است.

برگهایی که با بهار آمده بودند،

با پاییز رفتند.

پاییز اگر آمده باشی،

زمستان در انتظار توست،

می رسد پیش از آ؆که امید به بهاری باز جوانه زند.


"آنها که رنگ پریدگی پاییز را دوست ندارند نمیدانند که پاییز همان بهار است که عاشق شده


رو در و دیوار این شهر ، همش از تو یادگاره
توی این کوچه یِ تاریک منو تنها نمیذاره
یاده حرفای قشنگت، که تو قلبم لونه میکرد
یاده دلتتگیِ چشمات ، که منو بهونه میکرد
میزنه آتیش به جونم پس کجائی مهربونم
آخه من ترانه هامو واسه یِ کی پس بخونم
دلِ من هواتُ کرده آخ کجائی نازنینم
کاش که بودی ؈ میدیدی بی تو من تنها ترینم
تویِ این بازی که ساختی،من همه هستیمُ باختم
زیرپات گذاشتی آخر عشقی که ؅ن از تو ساختم
تو اگه دوسم نداشتی از دلم خبر نداشتی
دلت از سنگ شده انگار، که منو تنها گذاشتی
دلِ من هواتو کرده آخ کجائی نازنینم؛
کاش که بودی و میدیدی بی تو من تنهاترینم
میشینم منتظر اینجا، تا تو برگردی دوباره
تا بشینی پای حرفام بریم تا ماه و ستاره
میدونم میای یه روزی، یه روزی که خیلی دیره
یه روزی دل شکسته م سر این کوچه میمیره
میزنه آتیش به جونم پس کجائی مهربونم
آخه من ترانه هامو واسه یِ کی پس بخونم
دلِ من هواتُ کرده آخ کجائی نازنینم
کاش که بودی و میدیدی بی تو من تنها ترینم

 

پیوند ها

 

مطالب اخير

سی و نهمین شب جمعه....

سی و هشتمین شب جمعه....

سی و هفتمین شب جمعه....

سی و ششمین شب جمعه....

سی و پنجمین شب جمعه....

سی و چهارمین شب جممعه...

سی و سومین شب جمعه....

سی و دومین شب جمعه.... دومین ماه فصل پاییز

سی و یکمین شب جمعه...

تولدم....

 

آرشيو مطالب

هفته سوم آذر ۱۴۰۴

هفته دوم آذر ۱۴۰۴

هفته اوّل آذر ۱۴۰۴

هفته چهارم آبان ۱۴۰۴

هفته سوم آبان ۱۴۰۴

هفته دوم آبان ۱۴۰۴

هفته اوّل آبان ۱۴۰۴

هفته چهارم مهر ۱۴۰۴

هفته سوم مهر ۱۴۰۴

هفته دوم مهر ۱۴۰۴

هفته اوّل مهر ۱۴۰۴

هفته چهارم شهریور ۱۴۰۴

هفته سوم شهریور ۱۴۰۴

هفته دوم شهریور ۱۴۰۴

هفته اوّل شهریور ۱۴۰۴

هفته چهارم مرداد ۱۴۰۴

هفته سوم مرداد ۱۴۰۴

هفته دوم مرداد ۱۴۰۴

هفته اوّل مرداد ۱۴۰۴

هفته چهارم تیر ۱۴۰۴

هفته سوم تیر ۱۴۰۴

هفته دوم تیر ۱۴۰۴

هفته اوّل تیر ۱۴۰۴

هفته چهارم خرداد ۱۴۰۴

هفته سوم خرداد ۱۴۰۴

هفته دوم خرداد ۱۴۰۴

هفته اوّل خرداد ۱۴۰۴

هفته چهارم اردیبهشت ۱۴۰۴

هفته سوم اردیبهشت ۱۴۰۴

هفته دوم اردیبهشت ۱۴۰۴

هفته اوّل اردیبهشت ۱۴۰۴

هفته چهارم فروردین ۱۴۰۴

هفته سوم فروردین ۱۴۰۴

هفته دوم فروردین ۱۴۰۴

هفته اوّل فروردین ۱۴۰۴

هفته چهارم اسفند ۱۴۰۳

آرشيو

 
 

الهی فدات بشم عشق من

سلام نگاری جوووووونم. الهی من برات بمیرم... نگاری یه عالمه نوشته بودم ولی پاکش کردم...

من هیچوقت بهت دروغ نگفتم....

من به هیچکس بجز تو اون حرفارو نزدم...

من هیچ وقت بهت نامردی نکردم...

من هیچوقت از اعتمادت سو استفاده نکردم

حالم خیلی بده نگار...حالم خیلی بده نگار.... خیلی بد...

حالم افتضاح شد نگار... خدا کنه دعات در حقم مستجاب بشه. نگار دیگه طاقت ندارم دیگه از این همه حرفای نامربوطی که بهم میزنن و بارم میکنن خسته شدم. من هیچ کاری نکرده بودم که مستحق اینهمه حرف باشم... من مگه چیکار کرده بودم که اینجوری با من برخورد کردین. گناه من بقول نازی این بود که از جنس شما نبودم.بابام شهرک ساز نبود... هر شب مهمونی نبودم...تعطیلات آخر هفته خارج از کشور نبودم. اگه شما سالی یه بار پاسپورتتون رو عوض میکردین ما دو سه سال یه بار عوض میکردیم.

نگار دیگه حال زندگی کردن ندارم. تو باعث شدی که من به زندگی برگردم و عاشقونه دوست داشته

باشم.

نگار لعنت به همه اون نامردائی که اینهمه بارم کردن اونم خیلی بی معرفتانه بارم کردن...

الان دیدم نوشتی چقدر نوشتی... الهی فدات بشم که تکی و لنگه نداری. دائی راست میگه تو فرشته ای.تو ماهی. الهی قربونت برم منو الهی فدات بشم من. نگاری من کی تو ذوقت زدم و تو سرت زدم؟؟؟؟ خیلی بی معرفتی.... من مگه چی گفتم. الهی فدات بشم من. خدا ازش نگذره هر کی تورو اذیت میکنه که اولیش منم. خدا بکشتش که اولیش من باشم. نگار من هیچوقت به تو بد قولی نکردمو نمیکنم. الهی من برات بمیرم. تیکه بردای؟ یعنی انقدر وضعش بده؟؟؟؟؟ ...........دیگه طاقت ندارم. نگار دیوووونم نکن. نگاری ایشالله بمیرم و خیالت رو راحت کنم. تو فکر میکنی وقتی میگی داری گریه میکنی، من اینجا راحت زتدگیمو میکنم. خدا ازت نگذره که اینجوری فکر میکنی. اگه من نامرد و بی معرفت بودم تا صبح بیدار نمیموندم و زار نمیزدم. تو به من میگی اطمینان داری اعتماد داری ولی اینجوری؟؟؟؟؟ وای خدایا باید چه جوری ثابت کنم....

الهی فدای اون موهات بشم.

نگاری الهی من فدای اون ناز و عشوه هات برم که حسام رو هم از زندگی انداخته...

من که قابل نبودم بخوام ازت عکسی ببینم... همیشه همه رو بقیه دیدن....

فدای اون پیراهن ابی فیروزهای کوتاهت بشم من.فدای اون شرتو سوتین شیشه ایت بش من. میشه

دست بزنم یا هنوز تحریمم و باید نگاه کنم...

 من به تو بدقولی نکردم..

تا تو خوب بشی و نشی همون نگار من زندگیمو تعطیل میکنم.کرکرمو میکشم پائین و دهنی از خودم سرویس میکنم تا خودت بگی فرهاد بس کن. خالا اگه جرات داری یه روز ننویس اونوقت بهت نشون میدم امتحانشم مجانیه. میتونی امتحان کنی... باید خوب بشی نگار.باید همون نگار شیطون بیشرف کولی لوس بشی.نگار یا میشی همون نگار یا من میدونم و خودم، فهمیدی؟؟؟؟؟؟

وای نگار کاش میدونستی چقدر دوست دارم...

کاش میدونستی وقتی یه روز ازت خبری نمیشه چه حالی دارم و تا صبح چی میکشم....

دائی بهرام اصلاً فکر نمیکردم که بخوای با من اینجوری کنی.....

نگار من تحمل گریه هاتو ندارم تورو خدا بس کن. من خودم انقدر گریه کردم که چشمام پف کردن. از نگاه دیگرون خجالت نمیکشم ولی توروخدا بس کن... نگاری توروخدا بس کن از تو خجالت میکشم...

آره عزیزم تو خیلی گناه داری.تورو کدوم آدم ... اینهمه اذیت کرده...خدا خودش جای حق نشسته...

نگار امشب میشه فقط بلغت کنم؟؟؟؟؟ فقط بذار صورتمو بشورم و پاک کنم تا لباسات و بدنت خیس

اشک نشه...

نگار حالم خوب نیست. بخدا دیگه چشام کیبورد رو نمیبینن.بذار کمی آروم بشم کاملتر مینویسم.

نگاااااریییییی جووووووونم خیییییلیییی دووووسسسسست داااارم٪

پنجشنبه یازدهم تیر ۱۳۸۸ |

 

اسلایدر

دانلود فیلم